Monday, September 19

59


بلد نیستم کلماتو اونجوری که خیلیا
کنار هم ردیف میکنن
بعد تو میری توی ریدر میخونی و عنت با همه چیت قاطی میشه
ردیف کنم
فقط میدونم
داغونم!

Monday, June 27

58


کیس مناسب هستم
بیست و هشت ساله از تهران


Saturday, May 7

57









اونروزو قشنگ یادمه

تو آشپزخونه مامان‌جون اینا دم پنجره

داشتم پسرای کوچه رو دید می‌زدم

اومد تو درم پشت سرش بست

شلوارشو کشید پایین یه دستمال کاغذی خونی آورد بیرون

گفت ببین داره از اونجام خون میاد

!میترسم







Friday, April 22

56



یه سریا هم هستن که خودشون نمیدونن

ولی من میبینم اون آلت بیریختشونو

که رو پیشونیشون سبز شده




Friday, April 8

55


این منم که عنم

! بقیه همه خوبن

Saturday, February 19

54


اینایی که شعارهای آزادی خواهانه‌شونو
پشت در توالت‌های عمومی می‌نویستن
نکنین عنا

Sunday, January 30

53


قدرتی خدا
چقدرم فاحشه زیاد شده


Thursday, January 20

52


خیر سرم اشرف مخلوقاتتما
اینجوری میرینی بهم هی


Wednesday, January 19

51


قاعده‌ش اینه که تو بری
من بشینم عر بزنم
ولی ایندفعه رو کور خوندی
منم باهات میام

Saturday, January 15

50

همه ما یه عن درون داریم
که فقط گاهی
بروز پیدا نمی‌کنه


Thursday, January 13

49


کتاب که می‌خونم چشام یه جور پارکینسون نا شناخته می‌گیره
همه صفحه اسم تورو می‌بینم

Saturday, January 8

48


همیشه برام یه بسته‌ آدماس می‌خرید
از اینا که بسته بندیش بی رنگ بود
توش شیش تا آدماس داشت
هر کدوم یه رنگی
من خیلی از اونا دوس داشتم